۱۳۹۱ دی ۱۸, دوشنبه

تولد عزیز ترینم

سلام.دیشب مراسم تولد شوهر جان برگزار شد.البته کسی نیامد بازم اما خوش گذشت.
دیروز شوهر که اومد من نبودم.مامان رو برده بودم دکتر.بعدش هم که برگشتم شوهر رفته بود ماشین رو نشون بده.بعدکه اومدیم قبل از اینکه اون بیاد سریع حاضر شدم و کیک هم که صبح با سیس درست کرده بودم.(سیس=سیستر=خواهر)بعدتزئین روش رو خودم کردم.خیلی باحال شده بود.چون خامه و چربی برامون خوب نیست بهش گفتم کیک هویج بساز.بعد قبل از اینکه شوهر بیاد رفتم تو اتاق و اون تاپ سبزه که جدید خریدم پوشیدمو با جین چسب جدیده و بعدش هم میزو چیدیم.شوهر اومد.میگم بیا سر میزو بگیر بیاریم جای مامان.اخه میز تو خونه ما بود.بعد میگه واسه چی؟حالا این درحالیه که دیشب نیمه شب بهش اس دادم تولدت مبارک و مفصل تو تخت باهم حرفیدیم راجع بهش.اصلا یادش نبود.یهو که یادش اومد میگه وای راستی تولدمه
یعنی اون قد قیافه سورپرایزش بامزه بود که نگو
بعدجشن کوچیک ما شروع شد.امسال ما سه نفر نبودیم فریدخت هم اومده بود.فری دختر خواهرمه که 5 سالشه.گفتم بگو مامانت اینا بیان اما گفت دارن میرن بیرون
بعد بازم کسی نبود از ما دوتا باهم فیلم بگیره.خودمون از خودمون عکس و فیلم گرفتیم
هدیه هم که گفتم قبلا همون کادوهای تهران بود و همون لباس پروما.اون وخ ما نشستیم و کیک رو خوردیم و بعدم مهمونی تموم شد.کمی اهنگ و بزن و برقص هم کردیم اما خب همسر که نه چون شکر خدا اهل رقص نیس.شب خوبی بود.
خوش گذشت.امسال سال سومی بود که من برای شوهر جشن تولد میگرفتم
البته سالهای پیش تو عقد بودیم امسال دیگه ازدواج کرده بودیم
 این عکس کیک و میزمون

 

اون عکس لباس خال خالی و رنگی لباس فری هست و اون پاها هم شوهری هست
دی :ا
این هم نمای خالی بدون ما 
این کیک از نمای نزدیک


این هم کادوهای شوهر به تنش هم اون پیرهن مردونه  هم اون بافته


خب اینم از جشن تصویری ما و شوهر جان و تولدش


18.10.1391

۸ نظر:

  1. تولدشون مبارک، ان شالله همیشه سلامت باشن و در کنار هم شاد و خوشبخت باشید :)

    پاسخحذف
  2. ممنون مهندس جان..انشالا..منم برای تو ارزوهای خوب دارم

    پاسخحذف
  3. ترانه عزیزم...سلام خانومی...الهی فدات...فدای قدمات ...همینکه به یادمی برام کلیه...تولدش مبارک عزیزم...به به دلم کیک خواست ...نه که امروز هم روزه ام....گشنمه حسابی...کادوت هم مبارک همسری....ایشالله صدمین سال رو باهم جشن بکیرین و اون موقع هم بچه هاتون ازتون عکس میگرین...اونوقت دیگه خیلی صمیمی تریم و عکس خودتونو کاملتر میذارین تا ماهم روی ماهتو ببینم ...همیشه شاد و خوشبخت باشی فدای تو بشم
    راستی من از تبریز اومدم مشهد..تو که اونحائی هر موقع گنبد طلا رو دیدی ..یاد من و امیر م هم باش...

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. رعنای عزیزم سلام.خوبی گلم؟قربونت برم.الهی ببخش منو که تو روزه بودی و عکس کیک رو دیدی هوس کردی..ممنون گلم
      انشالا انشالا..نمیدونم چرا همش فکر میکنم تو تهرانی
      امیدوارم یه روزی راحتر بشه دیدار داشت و امیدوارم تو در کنار امیرت زودتر بهم برسین و خوشبخت باشید

      حذف
  4. مبارک باشه ایشالا
    ایشالا به پای هم پیر شید مادر جون
    به به...چه کیک خوشکلی....خو الان من گنا ندارم؟ کیکم میخواممممممممم

    چه کادوهای قشنگی مردم میخرن واسه شوهرشون....خانوم,زنِ کمن میشی؟

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مرسی تابان.مرسی حنا .چی بگم اخه با دو تا اسم میای و ادم همش یادش میره اسمت رو.عزیزم ببخش خب عکس گذاشتم که واقعی تر باشه جشن..
      ممنونم نظر لطفته..
      هاههاههاهاه نع :)

      حذف
  5. سلام فرزانه جونم ..خوبی مهربونم ... چه عجب اینجا جای نظر داشت اخه اومدم همه پستاتو خوندم اما هر چی گشتم این نظرات نبود ... به به چه کیکی تولد عزیزت مبارک باشه خانومی ...
    ای جانم ...گوشتو بیار جلو منم یه سوییشرت این رنگی برای احسانی خریدم :)
    مراقب خودت باش عیزدلم ..
    دلم برات تنگ شده :((

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام شیوای عزیزم.خوبی گلم؟ عزیزم همه پستا جای نظر داره فقط باید دنبال بگردی میبینی
      مرسی گلم..
      جدی؟ مبارک باشه کادوی اقا احسان..
      منم خیلی دلم برات تنگ بودا...چه عجب اومدی :)

      حذف

اینجا نظر بزارید