۱۳۹۱ بهمن ۱۲, پنجشنبه

روزایی که گذشت...

سلام
اعصاب ندارم.معده درد بدی داشتم که هنوزم دارم
اون روزی مادرشوهر گفته بود مولودی دارم.منظورم روز عیده.ما هم گفتیم نریم هنوز تازه اونجا بودیم اما شوهر گفت نه بریم.مادرش قبلا مخش رو زده بود.جرو بحثی شد بیا وببین.من گفتم نمیام شوهر گفت خودم میرم..بخاطراین مردکی که حق منو خورده بود و مهمون  خاله پری شدن عصبی بودم.تو عصبانیت هم ادم حرف درست نمیزنه که وگرنه قصد ناراحتی شوهر رو نداشتم
خلاصه زنگید همون جا به مادرش که نمیام کار داریم وتق تلفن قطع
منم تو دلم هم ناراحت ماجرا بودم هم اینکه شوهر گفت بیا برا این ماجرا بریم ساحل افتاب.اونجا یه چیزی تو مایه های سرزمین موجای ابی هست اما خیلی کوچیک تره و خب اقایون و خانمها همزمان میتونن برن
باهم رفتیم اون قسمت مردانه من قسمت زنانه
اقا جاتون خالی رفتم دیدم دو تا سرسره که بیشتر نداره.سونا و جکوزی که خب استخر دانشگاهمونم داشت.بعدم یه سالن بدن سازی که واقعا وسایل جدیدو خوبی داشت
بعد رفتم دیدم به به چه اتاق ماساژ باحالی داره.وقت گرفتم 12 تومن دادم خیلی مناسب بود واسه نیم ساعت تمام بدن ماساژ سوئدی.به این شوهر که هروقت میگم ماساژ بده همش ویشگون میگیره البته ناخوداگاهه خب بلد نیست..
اما خب خیلی باحال بود.دفعه اول بود میرفتم.موزیک گذاشت بعد اتاق تاریک با یه نور ملایم
خیلی باحال بود.توصیه میکنم حتما برید خیلی حال میده.مخصوصا واسه من که خیلی اعصاب نداشتم و برای اون ماجرا کاملا عصبانی بودم...ا
فردا شد روز تعطیل حوصله اشپزی نداشتم قرار شد از بیرون بگیریم که خواهر اومد بالا و گفت ما نمیریم سفر.همون شهر شوهر جان منظورمه چون اونا قرار بود برن و نمیشد مامی تنها باشه 
بعد سریع رفتم از سر دلسوزی به شوهر اصرار کردم بیا بریم مادرت خوشحال میشه بیا بریم
هی گفت نع نمیریم دیره.الان ظهره نمیرسیم گفتم میرسیم بابا اخر شبم بر میگردیم
یهو گفت باشه بریم ماهم رفتیم و لباس برداشته و عازم شدیم
رفتیم جات خالی مولودی نبود که هیچ مجلس ختم انعام بود.حوصلم سررفت
کمی حرفیدم و مادرشوهر و خواهرشوهر هم بودن
ما هم مثل مهمونا نشستیم و اصلا هم به اشپزخانه نرفتیم.کارگر بوددیگه داشت پذیرایی میکرد
بعدم شام خوردیم و امدیم.شانش ما خواهرشوهر شام پخته بود.وگرنه از مادر شوهر که دیکه هیچ انتظاری نداریم در این مورد.
بعدم که یادتونه گفتم بافتنی خریدم بدم واسم ببافه  این شنل رو بافت.
دستش درد نکنه واقعا قشنگ شده مدلو از نت گرفتم و برام بافت..
این عکسش

۱۳ نظر:

  1. سلام فرززانه جونم .. مبارک باشه خونه ی جدیدت نازم ....الهی پرازز عشق باشی .... شنلت مبارک خیلی ناز بوددددددددد

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام شیوا جان..ممنونم عزیز دلم....منم برات همین ارزو رو دارم
      مرسی اره خودمم خیلی دوسش دارم

      حذف
  2. وااااااااااااای چقد بافته قشنگه خوش به حالت

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مرسی حسنا جان عزیزمی تو..چشات قشنگن

      حذف
  3. سلام عزیزم، خوبی؟
    ما نیز دلمان ماساژ خواست:دی
    خونه نو مبارک
    شنل و کلاه هم نازه، مبارکت باشه عزیزم:)

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. سلام مهندس جونم تو خوبی ؟منم بد نیستم..ای میگذره دیگه...
      اخی الهی اون قد حال میده اصلا نیمدونی واییی عالی بود...
      ممنونم
      مرسی گلم..چشات نازن

      حذف
  4. عزیز دلم...شنلت خیلی خوشگله..ایشالله مبارکت باشه...چقدر سخت شده اینجا اومدن...یادت باشه دیگه لو ندی...باشه....لو نده ها...میام اینبار گاز گازیت میکنم...الهی فدات شم..ببخش رعنا رو ...رعنا حالش خوب شه زود زود بهت سر میزه...مواظب خودت باش...کار خوبی کردی که رفتی ختم انعام...آفرین دختر خوب...بوسسسسسسسسسسسسسسسس

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. مرسی رعنا جان...چشات قشنگن..چقد منتظرت بودم رعنا چه خوب اومدی..
      ببخشید واقعا سخته میدونم..اما مجبور شدم بیام..
      چشم...حتما...انشالا زودتر خوب بشی نگرانت شده بودم رعنا..
      تو هم مواظب خودت باش گلم
      میبوسمت

      حذف
  5. ناشناس۱۱/۱۷/۱۳۹۱

    چقدر خوشگل...مبارک باش
    این ناشناس منم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. اتفاقا به یادت بودم گفتم این چرا نیامد پس؟ خب ناشناس جان از کجا بدونم تویی؟
      :)))
      ممنونم چشات قشنگن

      حذف
  6. حواسپرت۱۱/۱۷/۱۳۹۱

    آن ناشناسه بود ها آن حواس پرت ..من یادم رفت اسمم را بنویسم

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. هاههاهاهاه حواس جان ممنونم که گفتی وگرنه نمیشناختمت
      :)))

      حذف
  7. سلام فرزانه ام خوبی ... چرا اپ نمی کنی انقدر دلم برات تنگ شده خانومی رای نوشته هات خونه ی قبلیت نازم ..
    بخدا من ناشکری کردم اما خیلی برام این مساله گرون تموم شد خیلی زیااااااااااد چون اصلا توقعشو نداشتم و اون همه مهربونی در حق یه سری ادم ناددیه گرفته شد ... هر چند که دیگه برام مهم نیست ....
    بهترین ها رو برات میخوام عزیدزلم.

    پاسخحذف

اینجا نظر بزارید