۱۳۹۲ اردیبهشت ۷, شنبه

تا حالا بولینگ بازی کردی؟

اقایی که شما باشید  ما گفتیم که خاندان خوشحالا اومدن و امروز هم رفتن! از شانس بد ما که میخواستیم وقتی میان ما نباشیم ما کلاس بودیم اونا خودشون رفتن حرم و بعد درست وقتی اومدن که ما هم اومدیم من ساعت 9 رسیدم یعنی اون قد حرف زدم تو کلاسا واقعا خسته شدم.کلاس خصوصی واقعا سخته و زجر اور.اونم واسه یکی مثل من که نمیخواد کلاسش غیر مفید باشه
بعد خلاصه گفتیم که ناهارارو گذاشتیم واسه شامشون رو اومدن خوردن.قیمه بادمجون درست کرده بودم
بعد گذشت و شد فردا ناهار.قرار بود بریم بیرون اما نشد و بعد هم مرغ سرخ کرده براشون با سس درست کردم خیلی خوشمزه شد. بعد ما صبح دیروز یعنی روز جمعه رفتیم پروما من گفتم به شوهر بیا بریم بولینگ بازی کنیم اونم استقبال کرد
رفتیم خواهرشوهر و شوهرش هم بودن به اونام زنگ زدیم بیان بالا باهم بازی کنیم
تا حالا نرفته بودم بازی کنم خیلی باحال بود اون قد ذوق کرده بودم بیا ببین
تو یه ست 20 تا پرتاب داشتیم که من تو یکی از ست ها همه رو با یه توپ زدم و یه جیغی زدم بیا وببین. داماد اونا هم با امید چندتایی توپ زدن
خلاصه خیلی خوش گذشت.عصر هم جاتون خالی رفتیم طرقبه با همون دوست مادرشوهر که از مکه اومده بود.مادر شوهر و بی بی رفتن خونه اونا. ما هم عروس اونا رو با شوهرش برداشتیم رفتیم طرقبه
اونجا هم گفتم بریم سینما 5 بعدی رفتیم و خعلی باحال بود جاتون خالی اون قد جیغ زدیم بس باشه. فیلم جزیره گمشده البته من زیاد نترسیدم چون اصلا ترس نداشت
من یه فیلم خیلی ترسناک میخواستم که نزاشتن متاسفانه چون بچه بود تو گروهمون
خواهر شوهر خیلی میترسید
حالا جالبیش اینجاس که اومدیم بیرون نگو بیرون به تی وی گذاشتن که از داخل از ما فیلم میگرفته و انلاین نشون میداده ما داریم چکار میکنیم
ما هم  که خوب بودیم فقط اون عروس دوست مادرشوهر رو به خواهر شوهر کرد میگفت تو چقد ترسیدی همش روت رو برمیگردونی و یا عینکت رو برمیداشتی
خدا یعنی من از خنده مرده بودم که چقد این بشر ترسو هست
خلاصه این از دیروز ما
فعلا بریم به کلاس عصرمون  و به پایان ناممون برسیم

۶ نظر:

  1. نه بازی نکردیم:|
    پس حسابی خوش گذشته، همیشه خوش باشی عزیزم:-*

    پاسخحذف
    پاسخ‌ها
    1. عه حتما امتحان کن خیلی باحاله..اتفاقا به یادت بودم گفتم خیلی وقته نیومدی..
      مرسی عزیزم..

      حذف
  2. عزیزمم...مهمون داری به خیر گذشته انگار :))
    بولینگ تجربه نکردم ولی اینجور که تو گفتی هوس کردمش:))
    کدبااانو خانوم یه بار دستور اونمرغ سرخ شدت رو روکن ببینیم ما هم :)
    کاش روزای بدون پایان نامه من و تو هم زودی فرا برسه خواهر!!
    عزیزدلم روزت هم مباااارک :**

    پاسخحذف
  3. اره بخیر گذشت...حتما امتحان کن خیلی میچسبه..اصلا تمام انرژی منفی رو میبره..
    چشم عزیزم قول میدم برات بزارم..
    انشالا منم امیدوارم..
    مرسی خانمی

    پاسخحذف
  4. عزیززززززززززم خوبی .... سه تا پست جامونده بودم خوندم :))
    وااااااااای سینما بعدیا عالینننننننن البته مال شما یه بعد از مال ما بیشتر داشته : دی
    چقدر دلم ته چین خواست فرزانه ... روزتم مباررررررررک خانوم معلم ... روی ماهتو می بوسم مهربونم.
    انقدر دلم هواتو کرده بووووووووووود

    پاسخحذف
  5. این سینما چند بعدی ( همین جزیره ی گمشده ) رو من دیدم . خیلی باحال بود . من که همش جیغ میکشیدم و میخندیدم . از شدت خنده اشکم راه افتاه بود ... ولی لحظه ی سقوط هلیکوپترش واقعا جالب بود . دقیقا انگار خودمون درحال سقوطیم . خلاصه که هیجان خیلی چیزه خوبیه . نیازه هر از گاهی از این هیجانات به خودمون بدیم . برای تخلیه ی انرژی خفته ی درون یا همون پتانسیل له شده واقعا چیزه خوبیه

    پاسخحذف

اینجا نظر بزارید